سلام عليکم
نيت خير داريد درست! قصد دفاع از قرآن داريد درست ! من هم مثل شما ! اما چرا حقايق تاريخي را چه درست يا غلط انکار مي فرماييد؟
به کتاب اسرار آل محمد از سليم ابن قيس فصل 13 بخش سندي محکم... ص 83 بخش مربوط به مکالمه طلحه با امام علي و پاسخ هوشمندانه امام علي مراجعه بفرماييد.
طلحه مي پرسد:
شما دراين باره(صحت قرآن عمر و عثمان) چه مي گوييد؟
علي ع طفره مي رود
در ص 85 همان بخش طلحه اصرار مي کند
علي ع مي فرمايد:
عمدا جوابت را ندادم تو بگو...قرآني که عمر و عثمان نوشتند همه قرآن است يا غير قرآن هم در آن هست؟
طلحه مي گويد همه قرآن است .
علي ع مي فرمايد اگر آنچه در آن است بگيريد از آتش نجات پيدا مي کنيد.
جلال الدين سيوطي در کتاب الاتقان در بخش (سخن در باره اين که قرآن سه مرتبه جمع شد) در چند جا احاديثي نقل مي کندکه پيرامون علت خانه نشيني علي ع و اينکه عبا نمي پوشم تا قرآن را جمع کنم از زبان او چنين نقل مي کند :
ديدم چيزي بر کتاب خدا اضافه شده...
ضمنا به آنچه در مورد دو آيه آخر سوره توبه و امتناع زيد از قبول آن دو آيه در همين کتاب و در اينترنت موجود است مي توانيد مراجعه کنيد.
قول به زيادي در آيات يعني اضافه شدن چيزي که قرآن نيست به قرآن سابقه تاريخي دارد ! چرا مي فرماييد ندارد؟ مي توان به آن معتقد نبود ولي نمي توان آن را انکار کرد!
شما ديگر از کساني نباشيد که دروغ گفتن براي حفظ ايمان مردم را جايز مي دانند!
مي دانيد که هدف وسيله را توجيه نمي کند ! اگر توجيه کند همين مي شود که متاسفانه شده است!
رواج دروغ و تهمت و افترا !