آموزش پیرایش مردانه اورجینال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
   1   2      >
 
+ Maghrebi 
با سلام. داستان حضرت لوط در سوره هود با همان داستان در سوره حجر متناقص به نظر ميرسد. در سوره هود اول قوم لوط به او حمله مي کنند و بعد فرشتگان انسان‌نما خود را فرشته معرفي مي کنند (و لذا ترس قومش را از لوط زايل مي کنند) ولي سوره حجر دقيقاً اين ترتيب برعکس است و گويا فرشتگان با معرفي زودهنگام خود اصلاً نمي گذارند لوط در اضطراب بيفتد. آيا اين تناقض نيست؟
سلام.
من سوال زير را در يک جا ديدم وبرام سوال پيش آمد الان دنبال جوابم
در ميان آيات تکراري يک آيه کمي مشکوک است.:
وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ(آل عمران/133)
و شتاب کنيد براي رسيدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتي که پهنه آن، آسمانها و زمين است؛ و براي پرهيزگاران آماده شده است.
---
سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِ...(الحديد/21)
به پيش تازيد براي رسيدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتي که پهنه آن آسمان و زمين است و براي کساني که به خدا و رسولانش ايمان آورده‌اند؛ آماده شده است...
در دو ايه بالا در مورد عرض بهشت سخن به ميان آمده.در يکي گفته شده پهنه آن آسمان ها و زمين است و لي در ديگري گفته شده پهنه آن آسمان و زمين است.من احساس مي کنم شايد اين يکي از اشتباهات پيامبر در گفتار و سخنش باشد.
--->آيا آسمان و زمين مساوي است با آسمان ها و زمين؟
سلام. در صورت امکان اگر مطلبي از جايي نقل شده است منبع آن را هم بفرماييد

دوست عزيز با سلام- فرهنگ سراي قرآن سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران اقدام به برگزاري مسابقه وبلاگ نويسي با موضوع قرآن کريم نموده است. در صورتي که وبلاگ شما نيز مرتبط با اين موضوع مي باشد از شما جهت شرکت در اين مسابقه دعوت مي شود. کافيست نام، نام خانوادگي، نشاني وبلاگ، پست الکترونيکي و شماره تماس خود را از تاريخ 14 تير ماه لغايت 31 شهريور ماه به آدرس QuranEmail@gmail.com ارسال فرماييد. جهت کسب اطلاعات بيشتر مي توانيد به پورتال اينترنتي فرهنگ سراي قرآن به نشاني http://quran.farhangsara.ir يا وبلاگ http://quranwebblog.blogfa.com مراجعه و يا با شماره هاي 55775141 الي 43، معاونت برنامه ريزي فرهنگسرا تماس حاصل فرمايند. ضمناً علاوه بر نفرات برتر به کليه شرکت کنندگان در اين جشنواره هدايايي اهداء خواهد شد.



سلام عليکم . اگر ميخواهيد اعجاز رياضي قران را ببينيد.بادقت به اين وبلاگ نگاه کنيد

مثلا .حروف مقطعه . الم . حروف الم = اين کلماترا بيان ميکنندوبسياري ازکلمات ديگررا .!!!!

اشهد ان لا اله الا الله .

محمد رسول الله .

کما علي ولي الله.

وبسياري نکات ديگر....

=اين هنوز يک نکته کوچک است ..وبدانيد که لطف خدا است وکاملا جديد وبي سابقه ميباشد .وکار هرکسي نيست .خيلي به راشد خليفه منحصر نکنيد که کاراوابتدائي است .وسلام
---

البته روش محاسبه را فقط اشاره ميکنم . مثلا .

ا +ل = م

اين شکل ميم است (م)

واين اسم ميم (الميم)است =( ال م ي م )

تا اينجا که اشکالي ندارد .!!

--- اکنون اسم آن را شناختيم .وحالا عدد آنرا که (121) است .

ويک دريا مطالب ناب وبکر دارد که بنده به يک مورد بسنده ميکنم.

(121)=اشهد ان لا اله الا الله

(121)=محمد رسول الله

(121)= کما علي ولي الله .و...بسياري مطالب ديگر...

به اين ميگويند .کشف رموز .انصافا بکر است اين مطالب

کو طالب.8/1/1390 علي آقابابائي(ايليا)

=براي اولين بار تا اين تاريخ. بکر و بي سابقه ميباشد.

+ مهران 

باعرض سلام
درمورد علت جمع آمدنآيه 55مائده
خواهشمندم اگر در رد اين سخنان نکته داريد با دليل آن را
رد فرماييد واز کلي گويي پرهيز نماييد:
1)دراين آيه نمي توان علت جمع آمدن آيه را احترام تلقي کرد زيرا خداوند
متعال درمورد خودش نيز صيغه ي جمه به کار نبسته است واگر هم در مواردي
صيغه جمع به کار رفته علت ديگري داشته لذا شما درنماز خود اگر صيغه جمع
آوردن امکان دارد از اين به بعد بهتر است خداوند را اين گونه مخاطب سازيد
اياکم نعبد واياکم نستعين حتي اگر از اين هم صرف نظر کنيم وآن را نپذيريم
سابقه ندارد که در قرآن براي احترام به فردي صيغه جمع به کار رود که اين
اساسا با ادبيات عرب در تناقض است واگر چنين بود سزاوارتر ازهمه خود
رسولله بودند وبهتر بود که خداوند درمورد ايشان صيغه جمع به کار مي برد
ولي هميشه خداوند رسولش را اين گونه خطاب مي کند:ما ادراک ليله
القدر-لعمرک-اعطيناک و...ودر هيچ يک از زيارتنامه هاي خودتان نيز يافت
نمي شود که براي فرد صيغه جمع به کار رود.
2)به کاربردن صيغه جمع براي تشويق:اولا بايد مراد از تشويق را مشخص کرد
که خداوند مي خواهد در اين آيه به چه چيز تشويق کند؟به زکات دادن در حال
رکوع؟مي دانيم که اين عمل طبق نظر خودتان نه عمل مستحب ونه عملي واجب است
بلکه عملي است مباح!پس دليلي براي تشويق به اين عمل نيست بلکه آنچه مورد
اتفاق شماست اين است که اين عمل تنها نشانه اي براي مشخص شدن عامل آن
وشناختن اوست.اما مورد دوم خواهشمندم منصفانه بنگريد شما مي فرماييد
خداوند در اين آيه با لفظ "انما"خداوند اين شاخص را در خود و رسول وعلي
منحصر کرده است وبه کار بردن لفظ انما در اين آيه براي انحصار اين مطلب
در اين اشخاص استيعني اينان فقط ولي مومنان هستند ولاغيراز طرفي مي دانيم
ولايت الهي داشتن (به مفهومي که مد نظر شماست امري نيست که بتوان با کوشش
وتلاش بدست آورد ونمي توان آن را بابحث غير خلافت الهي خلط نمود تا در
ذهن خواننده اين توهم شکل نگيرد که او نيز اگر به دستورات الهي دقيق عامل
باشد مي تواند ولي خدا شود وراه براي اونيز باز است واصلا ديگر در اين
صورت مفهوم انحصار معنايي ندارد.آيا مي شود که خداوند از طرفي در بيان
ولي براي مردم ومصداق هاي آن کلمه اي براي انحصار بياورد واز طرف ديگر با
تشويق ديگران به نوعي دستيابي به اين جايگاه را ممکن براي ديگران نيز
بداند ؟اين تناقض در گفتار خود را چگونه پاسخ مي دهيد بالا خره ديگران هم
مي توانند با انجام عمل صالح وخوب که يک نمونه آن علي است ولي شوند يا نه
چرا که خداوند نسبت به کاري ديگران را تشويق مي کند که امکان دستيابي
وجود داشته باشد.
اما قسمت بعد بحث در مورد معناي کلمه ي ولي:

شيعه مي گويد: درست است كه لغت شناسان براي كلمه «ولي» معاني مختلفي ؛ از
جمله نصرت ، دوستي و ... نيز نقل كرده‌اند ؛ اما معناي حقيقي آن چيزي جز
سرپرستي ، سلطنت و اولويت به تصرف نمي‌تواند باشد .
وسپس درمعاني که لغت شناسان آورده اند ني فرماييد: ابن اثير مي نويسد :
ولايت اشاره و دلالت بر تدبير و اعمال قدرت و انجام كاري دارد .
ويا ابن منظور افريقي مي‌نويسد :
وولي المرأة الذي يلي عقد النكاح عليها ولا يدعها تستبد بعقد النكاح دونه .
سرپرست زن كسي است كه عقد نكاح به دست است و زن در اين امر رها گذاشته
نمي شود ، كه ديگران با عقد نكاح در حق او استبداد نمايند
بله ابن اثير وديگران چنين گفته اند ولي اين مطلب به گونه اي ارائه شده
است که در ذهن خواننده اين طور نقش مي بندد که مثلا ابن اثير در معاني
اين کلمه تنها اين جمله را بيان کرده ودر نتيجه متبادر ترين معني براي
اين کلمه اولي به تصرف بودن است!درحاليکه ابن اثير قبل از آن مي
نويسد:ولي يعني ياور...ودر آخر جمله ي ذکر شده ي شما را مي آورد که هر کس
متوجه مي شود که آن چيزي که در آخر اين جمله ذکر گرديده در واقع شرحي از
يکي از معاني اين کلمه است وهمچنين افريقي که دربيان يکي از معاني اين
کلمه شرحي مبسوط داشته است وهمچنين راغب که مي گويد:ولايت حقيقت آن
سرپرستي است و ولي نيز در اين معنا به کار مي رود – بله لفظ ولايت با
ولي از يک خانواده اند اما گاهي مشتقات يک کلمه معني خاصي از آن کلمه را
بيان مي کند واز اين قبيل است کلمه "ولايت" وراغب نيز مي گويد ولي نيز در
اين معنا به کار مي رود ودر واقع مي خواهد بگويد مي وان ازکلمه ولي مفهوم
سرپرستي را نيز برداشت نمود. واگر معني اصلي اين کلمه سرپرستي بود ابن
اثير وديگران حتما به اين نکته اشاره مي کردند.وچنين است به کار رفتن اين
کلنه توسط صحابه مثلا اگر عمر مي گويد من ولي ابوبکر شدم اگر همه از اين
کلمه مفهوم سر پرستي را کرده اند به اين معني نيست که مفهوم رايج اين
کلمه اين است بلکه چون بارزترين مصداق در معاني اين کلمه براي ولي در ذهن
مخاطبين براي عمر اين معنا بود چنين برداشت شدچرا که عمر پس از ابوبکر
خليفه مسلمين شد. خواهشمندم اگر کلام اهل لغت وعاني آن را کامل تر ذکر
فرماييد بحث روشنتر مي شود.
در نهايت به نظر مي رسد تنها خداوند خواسته است از علي وافراد مانند اوبه
عنوان دوستاني نمونه وبرجسته تر براي مومنان ياد کند وآنان را دوستان
واقعي وخ"خاص"براي مومنان برشمارد و ديگران را مورد تشويق قرار داده تا
مانند او باشند (در اينجا مي توان مفهوم تشويق را صادق وصحيح دانست)
براي چندمين بار خواهش مي کنم از کلي گويي پرهيز کنيد وذيل هر مطلب با
دليلي قاطع دلايلي قاطع سخن بنده را تحليل فرماييد)
درپناه صاحب الزمان موفق ومويد باشيد

يا لطيف

سلام

تشكر از وبلاگ خوبتون

يك سوال دارم:آيا مي دونيد جحد نام ديگر چه سوره ايه؟؟

ممنون

اللهم عجل لوليك الفرج

جالب بود.ازوبلاگ حقيرنيزديدن فرماييد

سلام دوست عزيز
سايت خيلي قشنگ،جذاب وپرمحتوايي داري.من مدير تبليغات ايرانيکان هستم . ما نيز فرومي
علمي ، تخصصي و عمومي بسيار متنوع، با نام ايرانيکان(معدن و گنج ايراني) را براي همه ايرانيان عزيز و خوش سليقه راه اندازي کرديم.
خوشحال مي شويم به جمع دوستانه و علمي ما بيايي .

مي توني پس از ثبت نام از مدير کل سايت، مديريت انجمني را
درخواست کني اونها از تخصص و علمت استقبال مي کنند.
ما ايرانيکاني ها افتخار مي کنيم دوست و مدير لايقي مانند شما در جمع ما باشه.
منتظر حضور سبزت هستيم. شاد و سلامت باشي.
www.iranikan.com
+ مهدي 

به نام خدا

با عرض سلام خدمت شما:

لطفا به آدرس http://www.bibi30.com مراجعه نماييد

و با وارد شدن به بخش وبلاگ هاي مسيحي، از حقانيت اسلام

دفاع نماييد.

يا حق

سلام

همانطور که اطلاع داريد براي افزايش بيننده سايت يا وبلاگمان،موتورهاي جستجو خيلي مهم هستند. و يکي از روشهاي فوق العاده مهم و از همه جالبتر رايگان افزايش امتياز در موتورهاي جستجو ، تبادل لينک بين سايتها و وبلاگهاست.

سايت محور مشتاق تبادل لينک با شماست.

به همين منظور شما مي توانيد با ثبت لينکتان درhttp://www.mehvar.com/link/register.aspx بطور کاملا رايگان از اين مزيت استفاده کنيد. همچنين خواهشمنديم متقابلا لينک http://www.mehvar.com

را درسايت يا وبلاگ خود با يکي از عنوانهاي :

سايت نيازمنديها

نيازمنديها

آگهي رايگان

فروشگاه اينترنتي

حراجي اينترنتي

لينکستان

قرار دهيد. بدون اينکه اجباري در ثبت لينک ما داشته باشيد در اولين فرصت و در سريعترن زمان لينکهاي ثبت شده را تاييد وارادتمان را کامل مي کنيم.

نکته ضروري

با توجه به اينکه بعضي از دوستان هنگام تکميل فرم ثبت لينک به قسمت کلمات کليدي توجه خاصي ندارند و يا نام خود و يا کلماتي غير مرتبط با سايتشان را قرار مي دهند، حال آنکه اين قسمت، چون توسط موتورهاي جستجو ايندکس مي شود از اهميت فوق العاده بالايي برخوردار هست. خواهشمنديم براي دريافت نتيجه مطلوبتر از ثبت لينکتان در سايت محور کلمات کليدي سايتتان را که مي خواهيد افراد با جستجوي انها به سايت شما هدايت شوند حتما در اين قسمت درج نماييد.

به نام خدا

با عرض سلام خدمت شما:

لطفا به وبلاگ جديدم، بياييد.

ارائه راهکارهاي اجرائي به منظور حل مشکلات فرهنگي، در وبلاگ « صبح صادق ».

(( چندي پيش مقام معظم رهبري با ابراز نگراني در خصوص وضعيت فرهنگي کشور خواستار آن شدند که مسئولين همت بيشتري در مواجهه با تهاجم فرهنگي از خود نشان دهند.البته اين اولين باري نبود که ايشان در خصوص آسيب هاي ناشي از تهاجم فرهنگي هشدار مي دادند و همگان را نسبت به دقت نظر در اين مورد فرا مي خواندند................ برخورد غير علمي و غير کارشناسي با مسائل فرهنگي ......... حضور جوانان و نوجوانان ممنوع!!! ............. ))

+ arb 

سلام عليكم

از همه شما خواهشمندم براي دفاع از اسلام و قرآن هر چه سريعتر به اين سايت اسلام ستيزان مراجعه کنيد

https://goftegu.com/vb

جزاكم الله خير

الله حافظ

سلام
از آشنايي با وبلاگتون خوشحالم
من هم يک وبلاگ تازه بکار در همين زمينه فعاليت شما دارم
خوشحال ميشم منهم راهنمايي کني تا بهتر ادا تکليف کنم[گل]
يا حق


الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِم يَعْدِلُونَ
سپاس خدايى را كه آسمانها و زمين را آفريده و تاريكى‏ها و نور ايجاد نمود و عجب است كه با همه اينها كسانى كه كافر شدند براى پروردگار خود همتا مى‏گيرند .سوره مبارك انعام آيه 1
اما سوال من اين هست كه :
چرا درباره آفرينش زمين و آسمان ، كلمه خلق به كار رفته ، و در مورد نور و ظلمت كلمه جعل

لطفا معني كامل لغوي خلق و جعل را توضيح دهيد.من به تفسير نمونه و الميزان مراجعه كردم ولي به طور كامل به جواب قانع نشدم اگر امكان دارد شما تفسيري كامل ارائه دهيد.

   1   2      >