سفارش تبلیغ
صبا ویژن
</

 

این وبلاگ آماده پاسخ گویی به تمام سئوالات و شبهات اعتقادی ، قرآنی ، فقهی ، فلسفی و حدیثی می باشد
 

 

قرآن کریم در آیه 52 و 53 سورة مبارکه حج میفرماید: 'شیطان در آیات - پاسخ به پرسش ها و شبهات قرآنی

 

تماس سایت های مشابه قرآنی فلسفی فقهی زنان حدیثی تربیتی اعتقادی

محمدرضا بهروز :: 84/11/9:: 12:43 عصر

نیز آیه شریفه یاد شده، چگونه مسئلة صحت انبیا در گرفتن وحی توجیهپذیر است؟ آیا خداوند نمیتوانست، جلوی القائات شیطان را بگیرد یا اساساً کاری کند که او دخالتی در وحی و کلام الهی ننماید که خداوند پس از آن، دخالت او را خنثی سازد؟

آیه شریفه، به القای شیطان، به گونهای که در سؤال مطرح شده، ارتباطی ندارد; گرچه سخن از القای شیطان است، اما نه آن چنان القایی که مداخله در ارسال وحی و ایجاد اختلال در گرفتن آن، به وسیله پیامبر باشد، بلکه مربوط است به موانعی که شیطان به شکلی دیگر، در راه دعوت انبیا و پیامبر بزرگوار اسلام از راه عوامل خود ایجاد می کرد، موانعی که با حمایتهای الهی و تدابیر پیامبر(ص) در هم می شکست و به نتیجه نمی رسید.

 توضیح آن که: درباره "امنیة" مطرح شده در آیه شریفه دو احتمال می رود که بنابر هر دو احتمال، ادعای فوق اثبات و آن چه در متن سؤال مطرح گردیده رد میشود.

احتمال اول که احتمالی معقول تر و قوی تر است آن که امنیة و تمنّی، به مفهوم فرض کردن و در نظر گرفتن صورت های خیالی از چیزهای مطلوب و لذت بخش، مربوط به آینده است.

بازگشت این مفهوم به ریشه اصلی تمّنی است که از مادة "منی" گرفته شده و در اصل به معنای تقدیر و فرض است. علت نام گذاری نطفه انسان و حیوانات به منی نیز بدان جهت است که صورت بندی از آن انجام می گیرد ونیز اگر به مرگ، منیه گفته می شود بدان جهت است که اجل مقدّر انسان در آن فرا می رسد و بالأخره آرزو را نیز از این رو "تمنی" میگویند که انسان، تقدیر و تصویر آن را در ذهن خود می گیرد. نتیجه این که ریشه اصلی این کلمه همه جا به تقدیر و فرض و تصویر باز می گردد;

بنابراین احتمال، مفهوم آیه چنین می شود که تصورات و آرزوهایی از قبیل پیروزی دین، رویآوری و ایمان مردم به آن و... در ذهن پیامبر (ص) بود و شیطان از راه وسوسه کردن مردم، برانگیختن ظالمین، فریب مفسدین و راه کارهایی مانند اینها تحقق آن آرزوها را با مانع رو به رو می ساخت و از این راه ها در سعی و تلاش او اخلال ایجاد مینمود.

البته خداوند در این آیه، به پیامبر خود هشدار می دهد که این توطئه های مخالفان، برنامه تازه ای نیست، بلکه همواره در برابر انبیا، این گونه القائات شیطانی بوده است.

مفهوم نسخ در آیه شریفة هم بدین معنا است که خداوند پیامبر خود را در برابر هجوم این القائات شیطانی تنها نمیگذارد، البته این توطئه های شیطانیِ مخالفان،میدان آزمایشی برای آگاهان و مؤمنان و کافران تشکیل می داد و هدف آن بود که عالمان و آگاهان، حق را از باطل تشخیص دهند و برنامه های الهی را از القائات شیطانی جدا سازند.

مضامین آیات قبل که سخن از تلاش و کوشش مشرکان و کافران، برای محو آیین الهی و استهزا و مسخره آن ها،نسبت به آن است، مؤید این احتمال است.

احتمال دوم آن که امنیه به معنای قرائت و تلاوت باشد; البته در قرآن، هیچ کجا به این معنا نیامده است. با توجه به این احتمال، مفهوم آیه چنین می شود که تمام پیامبران پیشین و انبیا، هنگامی که کلمات خدا را بر مردم می خواندند، شیاطین، به خصوص شیاطین از نوع بشر، در لابه لای سخنان آنها القائاتی می کردند و مطالبی را برای انحراف افکار عمومی می گفتند، تا اثرات هدایت بخش آن را خنثی نمایند; اما خداوند این القائات شیطانی را محو و نابود می کرد و آیات خود را استحکام می بخشید.

و اما احتمال سوم که مورد قبول این نوشتار نیست، آن است که امنیه، اشاره به پاره ای از خطورات و وسوسه های شیطانی است که گاه در یک لحظه زودگذر، در میان افکار پاک و نورانی انبیا افکنده می شود، اما چون آنها دارای مقام عصمت بودند و با نیروی غیبی و امداد الهی تقویت میشوند; خداوند این خطورات زودگذر و القائات شیطانی را از صحنة افکارشان محو میکرد و آنها را در همان صراط مستقیم پیش میبرد. دلیل عدم پذیرش این احتمال آن است که در آیات بعد، این القائات شیطانی را وسیلة آزمایش کافران و آگاهی مؤمنان می شمرد، حال آن که خطورات قلبی پیامبران که به زودی محومیشود، نمیتواند چنین اثری داشته باشد.

پس تفسیر اول (احتمال اول) از همه مناسب تر است که در حقیقت به فعالیتهای شیاطین و وسوسه های آنها در برابر برنامه های سازنده انبیا اشاره دارد، چرا که آن ها همیشه می خواستند با القائات خود، این برنامه ها و تقدیرها را بر هم زنند، اما خداوند مانع میشد.

افسانة غرانیق که در بعضی از کتب اهل سنت آمده، ساخته و پرداخته دشمنان ناشی و مخالفان بی خبر است که برای تضعیف موقعیت قرآن و پیامبر(ص)، این مطلب بی پایه و اساس را جعل کرده ا ند.

این مسئله نیز با اشکالاتی مواجه است که در کتب تفسیر بیان شده است.(1)

پاورقی:

1) المیزان، علامه طباطبایی;، ج 13، ص 391; تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 13، ص 140

 

 

 



 

 

پاسخگویی زنده

 

 

لوگوی دوستان



 

 

لینک دوستان

 

پاسخ به پرسش ها و شبهات حدیثی
پاسخ به پرسش ها و شبهات حقوق زنان
پاسخ به پرسش ها و شبهات فقهی
پاسخ به پرسش ها و شبهات فلسفی

 

 

 

:: آرشیو ::

:: کل بازدید ها ::

203773

 

::بازدید امروز ::

12

دی 1384
بهمن 1384
خرداد 1385
تیر 1385
بهار 1386
پاییز 1385
تابستان 1385

::جستجوی وبلاگ::

 

:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

::اشتراک::

 

 

::وضعیت من در یاهو::